نتایج جستجو برای عبارت :

با آنچه شاعران به بهاران سروده اند

چند روز بود دوباره مانیتور لپتاپم خراب شده بود، امروز بردمش تعمیر و باز رفتم مرکز تبادل کتاب، دامن از دست برفت و اینا رو خریدم :دیچند وقت پیش در‌به‌در دنبال یه جمله، بیت و ... بودم که بنویسم اول یه کتاب و پیدا نشد. امروز پیدا کردم ولی دیگه دیر شده، ایشالا کتاب بعدی :دی نکته آخر اینکه فریدون دختری به اسم بهار داره و شعر فریدون پر از بهارهمن با خیال خویش،با خوابهای رنگین،با خنده‌هایِ دخترِ دردانه‌ام «بهار»با آنچه شاعران به بهاران سروده‌اند؛
جامه ی سبزه و گل 
رقص پروانه و شور و احساس 
نغمه ی مرغ سحر 
و شکوفایی گل بر ساقه 
مژده ای دل که بهاران امد 
باز کن پنجره را 
 به تماشا بنگر 
موسم چهچه بلبل 
به گلستان امد 
مژده ای دل که بهاران امد 
زندگی را به تماشا بنگر 
که خدایی ایست  همین نزدیکی 
روی یک فصل بهار 
به شکوفایی احساس گل و جرعه اب
درتراود پس فصلی بوران 
نفس لاله سرخ در گلدان
موسم عطر بهاران آمد 
مژده ای دل که بهاران آمد 
شاعر:::محمد علی خالقی 
اگر تمامی کتاب های تاریخ را ورق بزنیم تا ببینیم که اولین شعر فارسی را چه کسی سروده است،شاید به جواب نرسیم،چون اغلب این کتاب ها به زمانی بر می گردند که نشانه های مکتوبی پیدا شده باشد،مثلا کتیبه ی سنگی بر سر گوری یا کتاب قدیمی یا چیز هایی از این قبیل.گروهی از تاریخ نویسان هم معتقدند،زرتشت پیامبر ایرانی،اولین شاعر بوده است اگر چه اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد زرتشت در دست نیست،اما برخی تاریخ نویسان می گویند او هزار سال پیش از تولد مسیح به دنیا ا
هیئت دل روضه ی گلهای باغختم خزان مجلس آقای باغخشّ و خشِ برگ و صدای زمینزمزمه از شِکوه ی فردای باغگردنه ها در شب و ابر سیاهتابلوی نقّاشی یلدای باغکشف حجاب همه ی شاخه هالُختی اندام دلارای باغآمدن قاصد پیغام برفقارِ کلاغ و ننه سرمای باغکشت همه حاصل بی حاصلیپوچی مطلق شده رویای باغبلبل شوریده امیدش ، رسدبوی بهاران و تماشای باغ می رسد از ره خبر خوش ، تمامدوره ی برف و یخ و سرمای باغ.               احمد یزدانی.
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
"ه.سایه"
کنار یک خلوت عاشقانهدستهایم را گرفتی و عشق آغاز شد!
من نمی‌دانستم که عشق از دستهای تو می ریزد به چشمان من!و اینگونه،مرا سبز کردی در بهاران آغوشت!
عشق داشتن تومثل رویای زندگی در سرزمین شعرعشق داشتن تومثل بزرگ‌ شدن تدریجی سرو کنار جوی عاشقیعشق داشتن تومثل خوابی که بیدار شدنش آغاز مرگ‌ است!
سحر،در‌گوشم چلچله ای شعری از تو خواند،می خواهم بهاران را لمس کنممی خواهم،میان هزاران بوته بنفشهتا می وزد باد میان گیسوانتمی خواهم بکارم دستهایم را برا
1250مترباغ ویلای لوکس در شهرک بهارانکدملک در املاک آسایش : 386دارای 180مترویلا سه خوابه با دوخواب مسترمحوطه سازی و نوپردازی بسیار شیک و دلنشیناستخرزیبا با تاسیسات کاملسرایداری مجزاانشعابات کاملآلاچیقباربیکیوسند شش دانگ عرصه واعیان
 برای پیوستن به کانال تلگرامی ما به آدرس زیر مراجعه کنید :https://t.me/amlakeasayesh0از سایت ما دیدن فرمایید:http://asamelk.com0912265637109034208380قشقایی
کتاب «بورا جبهه، بورا معبد» از مجموعه اشعار ایوب شهبازی که به زبان ترکی سروده شده است.
کتاب «بورا جبهه، بورا معبد» مجموعه اشعار ایوب شهبازی است که سال 1366 و توأم با دفاع مقدس توسط اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در 46 صفحه به چاپ رسیده است.
این مجموعه شامل سروده‌هایی است در حوزه جبهه، جنگ و شهادت که به زبان ترکی سروده شده و ترانه‌های حماسه و استقامت را در خود نجوا کرده است.
برنامه هفته پایانی مسابقات لیگ هفت سنگ نوجوانان روستای ممرآباد:جمعه 98/01/30ساعت 10 صبحمحراب - بهاران بهمن - متحد متحد - بهاران محراب - فجر نو جوایز تیمهای برتر شنبه شب در مراسم جشن نیمه شعبان ( مهدیه روستای ممرآباد)  اهدا خواهد شد. هیات بومی و محلی شهرستان کاشمر
یک یادداشت شفاهی، منتشرشده در روزنامه جام جم/دوشنبه هفتم آبان/صفحه فرهنگ:
جاده‌های تماشا
اربعین سال گذشته را با دو کاروان متفاوت همراه بودم. یکی «هیات هنر» و دیگری «کاروان شاعران و نویسندگان ایرانی» که به همت موسسه شهرستان ادب، راهی کربلا بود. امسال هم شاعران و نویسندگان راهی این اتفاق فرهنگی و معنوی شدند، هرچند موسسه نتوانست به اندازه سال گذشته، از نظر مالی همراهی‌شان کند، اما آنها که باید، هم‌مسیرهای‌شان را پیدا کرده بودند و راهی شدن
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دارم شعر باران
ابر بهاران یاد یاران
یاد رخسار تو خورشید دلم شد
مهمان چشمم رویای تو
در باغ جانم آوای تو
از نگاه تو صبا مژده ها دهد
بر زلال آب چمن بوسه ها زند
مرغ سپیده خوش می سراید
نرم و سبک بال پر بگشاید
مثل نسیمی بر موج آ
مثل پریدن پرواز خواب
همه جا رنگ سحر چهره نموده
آبی و دریا در جان هم
ابر و سپیده پنهان هم
به تماشای تو گل سینه گشوده
در دفتر عشق طرحی دارم
رنگ زمان را شرحی دارم
همره خلوت شب آمده ای باز
در دیده دار
شعر معروف «روباه و زاغ» کتاب‌ درسی دوران مدرسه واقعاً سروده‌ی چه کسی است؟



به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تصویر زاغی که
با یک قالب پنیر به دهان، بالای درختی نشسته و روباهی پای درخت در حال صحبت
با او و در واقع گول زدن اوست، شاید برای همه‌ی ما آشنا باشد. بله این
تصویر درس «روباه و زاغ» کتاب‌ درسی فارسی است و شعر معروفی که سراینده‌اش
حبیب یغمایی معرفی شده است.
ادامه مطلب
رمضان در شعر مولوی، سعدی و حافظ
 ماه رمضان و مسئله روزه‌داری پیوسته مورد توجه شاعران ایرانی در طی قرون متمادی بوده و شاعران کم و بیش در این زمینه شعر دارند، البته مطالب و ابیاتی که درباره «عید فطر» وجود دارد، به مراتب بیش‌تر است.
ماه رمضان و مسئله روزه‌داری پیوسته مورد توجه شاعران ایرانی در طی قرون متمادی بوده و شاعران کم و بیش در این زمینه شعر دارند، البته مطالب و ابیاتی که درباره «عید فطر» وجود دارد، به مراتب بیش‌تر است.
برای جلوگیری از
این غزل در پائیز 86 و فی البداهه در جلسه ی جشن امام رئوف سروده شده است :
هست میلاد گرانقدر رضا ، شاه هدی 
بلبلان رقص کنان چهچهه زن پر ز نوا
خرّم از یمن وجودش همه ی دشت و دمن
گوئیا فصل بهار است به هنگام شتا
آنکه ثامن به حجج هست و شه کشور دل
راضی حکم خداوند و مسمّی به رضا 
آستان حرمش مأمن هر فرد غریب
ضامن آهو و سلطان غریب الغربا
مشهدش کعبه ی آمال همه تا به ابد
خاکبوس حرمش ماه به هنگام مساء
اختر و ماه و خور و جمله تمام افلاک
در طرب زآمدنش جمله به صد شور
تاکنون آن چه از عنصری ملک الشعرا دربار سلطان محمود خوانده بودم نشان از یک شاعر مقتدر درباری که شعرش سایه بر ادبیات و شاعران معاصرش انداخته ، جاه و جلال و شکوه شعر و جایگاه و اموالش در هاله‌ای از افسانه مورد توجه شاعران بعد ازاو بود ، داشتاما این رباعی دلچسب و مطلوب که در همه اعصار مخاطب خاص خود را دارد به آدمی حالی دیگرگون دارد . همه دوستان را به مطالعه این رباعی قابل توجه دعوت می نمایمچون می گذردعمرچه آسان و چه سختوین یک‌دم عاریت چه ادبار و
جهان را به شاعران بسپارید
دیوارها فرو می‌ریزند و
مرزها رنگ می‌بازند
درختان به خیابان می‌آیند
در صف اتوبوس به شکوفه می‌نشینند
و پرندگان سوار می‌شوند
و به همه‌ی همشهریان
تخمه‌ی آفتابگردان تعارف می‌کنند.
| محمدرضا عبدالملکیان |
شاهنامه فردوسی
ابوالقاسم فردوسی طوسی (زادهٔ ۳۲۹ هجری قمری – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری، در طوس خراسان)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه
آنکه از مهرش به دل مهر ها دارم تویی     روءیاکه در شام وصبح وظهرها دارم تویی
تیرغم درزندگی کر باعث زخمم شود        مهربانی های تو آن زخم را مرحم شود
نام زیبای تورا درسجده هایم باخدا           گفتمش شکرت خدایا :چون داده ای یم آتنا
آتنا یعنی گلی ، محرم به راز مرتضی        گرمی ونوری به منزل ، هدیه ای اواز خدا
( شعر فوق به سفارش آقای مرتضی الف ازمشهدمقدس خطاب به همسرشان آتناخانم سروده شده است )
درایتدای هربیت نخستین حرف به ترتیب نام آ ت ن ا را می توان
تحقیق سروده های زنان شاعر اندلس فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: docxتعداد صفحات: 165حجم فایل: 269 کیلوبایت قیمت: 7500 تومان
توضیحات:دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ادبیات با موضوع سروده های زنان شاعر اندلس، در قالب فایل word و در حجم 165 صفحه.چکیده:

اندیشه تألیف این موضوع زمانی
در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به
تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین این موضوع یعنی «سروده­ های زنان شاعر اندلس» را
برای ر
‫جمعی از شاعران کشورمان از غزل معروف فیض کاشانی با مطلع «بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم» استقبال کردند.

‎«‫محمدعلی یوسفی» شاعر شیرازی غزلی به استقبال از غزل فیض ‎‫کاشانی سروده است که در ادامه می‌خوانیم:‬
‎بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم‎انیس جان غم فرسودهٔ بیمار هم باشیم
به نامحرم نگویم از غم دل در شب هجران‎بیا تا ما یگانه مَحرم اسرار هم باشیم
‎نه تنها امشب و فردا شب و فردا و پس فردا‎بیا ما تا ابد تب دار هم دلدار هم ب
باسمه تعالی
چهل حدیث
غم و غصه
غزل۳
آنچه آید به سرم، غفلت و اندوه و غم است
حرص دنیا و طمع آتش بر جان و سم است
مشکلات است سبب، عامل افزونی غم
فقر و کمبود محبت، همگی از ستم است
دور بودن ز گناهان، اثری جاوید است
حس کمبود و حقارت سببش رنج و غم است
اختلال است و پریشانی احوال ز غم
غصه و رنج بیارد، چو کسی در الم است
گر تنش یا که خشونت بشود سر مشقت
سبب سستی و افسردگی و هم عدم است
باعث کاهش نیرو شود و درد و عذاب
چون شود ذهن تو مشغول وتدابیر کم است
عشق یزدان سب
‎محفل ادبی فیض در اولین نشست ویژه از سلسله نشست‌های تخصصی خود به بررسی ویژگی های زبانی آثار منظوم مولانا پرداخت این برنامه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ از ساعت ۱۵ تا ۱۷ در محل سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک شهر واقع در خیابان بهشت تهران برگزار شد.
در این محفل که با حضور شاعران،پزوهشگران و نویسندگان مطرح کشور برگزار شد.
‎قرن‌هاست که عارفان و شاعران و اهل فکرت در دریای بی‌کران اشعار و آثار مولانا جلال الدین رومی مروارید‌های معنا صید می‌کنند و جان‌های ر
این غزل در تاریخ 31/4/1377 و در زمان دانشجویی آقای حسن سعیدی خادم خالدی ، در گوهر دشت کرج سروده شده  و در روزنامه ی رایزن جوان کرج منتشر شده است .
چشمم نشسته در خون ای ماهرو کجایی صیدی اسیر بندم ، به دیدنم نیایی ؟ 
از خون شراب سازم گر عزم مِی نمایی جانم فدات سازم در خانه ام گر آیی
چشمم به در سیه شد ، شاید ز در درآیی حالی ز ما بپرسی ، مهری به ما نمایی 
عمری در انتظارت ، سر کرده ام که شاید با تو به سر نمایم ، ایام بینوایی 
خوار و زبون ز عشقت ، گردیده ام
ماجرای شعر معروف شهریار درباره حضرت علی(ع)
 
آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند.حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند:  شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند .فرمودند: شهریار ما
#همسفر_ابرها
خودت را رهابگذار بدود میان گیسوانت نسیمدره هافریاد اسم زیبای تو  میان مخمل صخره هایندای جدا مانده از سالهای سبزه و گلخودت را رهافانوسی باش در رهگذار بیدریغ اردیبهشتپای بگذار بر این شهر خموشبگذر از بن بست تنهاییبخند و باز هم بخندکه از آستین تو باید خورشید را دید!
 
بی خیال هر آنچه می آید و می رودبازونت را بسپار به خیال یک درخت توتذهنت را پر از یاس های زرد شادشالت را بسپار به کبوتران قصهکنار یک صخره دمی آرام بگیربا خودت بردار،طعم
 
سروده هایم که برای اسفاد سروده شده است تقدیم می نمایم. 

زادگاهم خدا     نگهدارت                           
    دل ما زیر خط پرگارت
ما همیشه به یاد تو هستیم                    
   گرچه از نان تو نظر بستیم
ابر و باران همیشه مال تو                          
 بهترین آب، خوش به حال تو 
عالمانی بنام داری تو                            
     هرچه خوبی تمام داری تو 
ای زمین همیشه حاصلخیز                     
    کمرت راست کن کمی برخیز 
خیز و بنگر دوباره جان داری            
احوال ما در هر بلا راضی ز دوست، خوف و رجا
خود را قضاوت می‌کنم نی هر کـسی را هر کجا
هم حسن فاعل بایدت هم حسن فعل اندر جهان
با کار نیک و نیک کار محسن شو و مخلص بیا
در خـود نـظـر کـن ابـتـدا سـبحـانه سبحــانه
رو سوی آن مشکـل‌گشـا آنـگـه کـه آیـد بأسنا
باسنا یعنی (ناگواری‌ها(قرایتی)، سختی‌ها(رضایی)، مجازات(مکارم)، عذاب(المیزان))
بلا که می‌آد واکنش ما چی باشه؟ سیل و زلزله و غیره بلا هست، نیست، چی هست؟
واکنش ما چی باشه؟ چی بگیم؟ 
این شعر بالا خیلی م
بهار. تابستان. پاییز. زمستان. گل ها شکوفه می دهند. سال نو می شود. ماه ها تغییر می کنند. فصل ها جابه جا می شوند. پادشاهی ها طلوع می کنند و سپس سقوط می کنند. قلم سرنوشت همچنان با سرعتی سرسام آور می نویسد. زمان پیش می رود و پشت سرش را نگاه نمی کند. نسل به نسل همه چیز تغییر می کند. انعکاس شعرهای سروده شده میان ذرات هوا به گوش می رسد. اگرچه امروز کوتاه است، اما آنچه می گذرد جاودانه می ماند. 
بهار. تابستان. پاییز. زمستان. سال ها می گذرند. ماه ها تغییر می کنند.
#نقد_شعر می روم اما نگاهم خیره بر پشت سر استبا خودم می گویم این شاید نگاه آخر استچشم خیسم خیره در چشمان سرخش آه آهحال غمناک کدام از ما دو عاشق بدتر است؟من برای یک شب دیگر سراپا شعله اماو؛چه می گویم،تمام هستی اش خاکستر استمن دلم پر می کشد حتی برای بوسه ایبر گل رویی که از داغ جدایی احمر استعشق می گوید بمان و عشق می گوید بیا عاشقی کردن خدا داند جهاد اکبر استپیش رویم جبهه و دژخیم و جوی خون دوستپشت سر دریایی از لطف و صداقت سنگر استمی روم تا سرزمینم ر
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکندبلبل شوقم هوای نغمه خوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دستطاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمنبا خزان هم آشتی و گل فشانی میکند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوزچشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوزبا همان شور و نوا دارد شبانی میکند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمانبا همین نخوت که دارد آسمانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوزدر در
وظیفه‌ی شاعران و مادحان از زبان مرحوم علامه امینی قدس سره
من أقوال العلامة الأمینی (قدس سره): یجب على الشاعر المؤمن أن یتبرأ من أعداء محمد وآله محمد، وإضافة إلى مدائحهم ومراثیهم، فإن دروس التبری أعظم من دروس التولی والمودة.
علامه امینی قدس سره فرمودند: واجب است بر شاعر مومن، علاوه بر این‌که مدح اهل بیت علیهم السلام می‌کند و مرثیه می‌خواند، از دشمنان حضرت محمد و آل محمد علیهم السلام تبری جوید؛ چرا که مسئله تبری از دشمنان اهل بیت علیهم الس
 
 
باسمه تعالیگفتگووصف استادجمکران خانه ی زیبای همه منتظرانمیثمی کرد دعا بهر خود و هم دگرانیاد استاد نمودست و کند شکر خداچون رجالی بود استاد همه استاداناو نه تنها به ریاضی است که ماهر باشدمرد تقواست و اخلاق، بود از خوبانهر چه را داشت رجالی، بنماید عرضهآسمانی است سخی و بود او پر بارانگر چه بسیار توان صرف کند در تعلیممهربان است به حال همه ی همکارانافتخاریست که شاگردی او را بکنیمچون پناهی است برای همه ی ره پویانشعرهایش چو مقالات پر است از م
محمد طلوعی از شاعران مشهور گناباد است که در سال 1323 در روستا خیبری شهرستان گناباد متولد گردید.والدین وی در همان دوران (دوران شیرخوارگی) از یکدیگر جدا شدند. طلوعی دوران ابتدایی و راهنمایی را در گناباد و دوران دبیرستان را در مشهد گذراند. با وجود استعداد فوق العاده وی در فراگیری دروس بهاجبار پدر به ازدواج زود هنگام تن داد. مبتلا شدن وی به بیماری صعب العلاج و شرایط ناگوار زندگی باعث شد که سریعتر از آنچه پیش بینی می شد دنیا را ترک کند.
محمد طلوعی در
می گویند راه های خداشناسی، به شماره ی تمام آفریده های اوست؛ درحالیکه اگر بخواهیم تمام این راه ها را یکجا جمع کنیم، در سه دسته جای می‌گیرند:
۱. راه دلی یا فطری۲. راه طبیعت۳. راه عقلاولی، پیشه ی عرفاست و دومی، کار دانشمندان و سومی، راست کار فیلسوفان. البته، مردم عادی نیز عمومأ از راه دوم، یعنی طبیعت به خدا می رسند. حالا اینها که گفتم یعنی چه؟! آنچه که ذهن تازه کار من از کتاب های بزرگان، به یاد می‌آورد اینهاست:راه دل، یعنی راه عشق و راه فطرت، همان
این غزل در پائیز 86 و فی البداهه در جلسه ی جشن امام رئوف توسط آقای حسن سعیدی خادم خالدی سروده شده است :
هست میلاد گرانقدر رضا ، شاه هدی 
بلبلان رقص کنان چهچهه زن پر ز نوا
خرّم از یمن وجودش همه ی دشت و دمن
گوئیا فصل بهار است به هنگام شتا
آنکه ثامن به حجج هست و شه کشور دل
راضی حکم خداوند و مسمّی به رضا 
آستان حرمش مأمن هر فرد غریب
ضامن آهو و سلطان غریب الغربا
مشهدش کعبه ی آمال همه تا به ابد
خاکبوس حرمش ماه به هنگام مساء
اختر و ماه و خور و جمله تمام افل
در این شهردر این آبادی که می وزد سکوت خزان در این بهاران بی عشق و عاشقیمی دمد  همچنان فریاد سیاهی های مرگدر این ناگواری های روزگاراندر حسرت یک دیدار ساده ام!
 
خسته از سایه های فرار کرده از خورشیداین مردمان فراری از دیدار ماهمن در این شب بلند بی فردادلخوش لمس گیسوان توحتی در خوابم....
من در این شهر بی ذوق ترانهدر حسرت یک لحظه شنیدن صدایتمشتاقم به دیداری کوتاه،آنقدر کوتاه که بگویم از ژرفای وجودم:دوستت دارم ای همه راز و نیازم....
چه زیباست  رویش جوانه ها ی سر براورده از یخهای زمستان ...
چه زیباست خرمی دشت و دمن و چه دلچسب است گرمای افتاب اردیبهشت ...
چه باطراوت است  باران بهار   که می شوید صورت های اشک الود  از جفای سرما  و می زداید  غصه از دلهای   اکنده از غم انتظار بهاران را ...
چه زیباست بازگشت پرتدها ی مهاجر  و  رقص سنجاقکها و بازیگوشی سنجابهای  بیشه زار ...
و چه زیباتر که میلادت  فرخندگی و میمنت این  همه موهبت را دوچندان می کتد ...
میلادت مبارک ...
تو و من می دانیم
غمت از جنسِ خیال
نه امید است محال
دست در دست رهایی بسپار
تو و من می دانیم
که بهاران تهی از تاریکی است
نه بهار است اما
خطه ای سبز در این نزدیکی است
تو و من می دانیم
آنکه در ساحل جزری زد جا
بی خبر از مَدِ دریا برجاست
تو و من می دانیم
آنچه باید ز تماشا دانست
آنچه بایست که از دیدنِ دنیا دانست
تو و من می دانیم
زندگی واهمه ای بوده و هست
ترس ، توفیق ، شکست ، یا مساویِ عدم
تو و من اسلحه در دست و قلم
در جیب
با خلافی پنان
خوب می دانیم
زندگی پشت
«مریم زندی»، در گفت‌و‌گو با خبرنگار شبستان در همدان گفت: 6 عنوان کتاب در دست چاپ است که تا پایان سال جاری از این آثار رونمایی می‌شود.  
 مسئول واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری استان همدان افزود: 9 داستان از 9 نویسنده مدانی با عنوان «موسیقی دیوارها»، یکی از آثار در دست چاپ است که در این کتاب داستان هایی با موضوعات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و موضوعات آزاد برای نوجوانان گردآوری شده است.
آموزش نویسندگی
مسئول واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری است
آلبوم افسانه چشم‌هایت اثر مشترک همایون شجریان و علیرضا قربانی پس از انتظاری نسبتا طولانی بالاخره منتشر شد. اولین خبرها از تولید این آلبوم به مردادماه سال 93 بر می‌گردد. اکنون پس از پنج سال این وعده تحقق یافته است. این مجموعه شامل یازده آهنگ باکلام در سبک موسیقی کلاسیک ایرانی است و آهنگسازی آن بر عهده مهیار علیزاده بوده است. بخشی از این قطعات بر روی اشعاری از نیما یوشیج تالیف شده و بخش دیگر نیز بر روی سروده‌هایی از شاعران معاصر از جمله ا
 
نشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من و توست
 
گوش کن با لب خاموش سخن می گویمپاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
 
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندیدحالیا چشم جهانی نگران من و توست
 
گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسیدهمه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
 
گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنهای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
 
این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشتگفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
 
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقلهر کج
فاطمه نقاش است. حرفه‌ای نیست اما تا حدودی کارش خوب است. زمستان، بی هوا و بی مناسبت، تابلویی به من هدیه داد. دوستش داشتم. کوباندمش به دیوار اتاقم. اما هر بار که نگاهم به آن افتاد، پیش از دیدنِ طرح روی بوم، آن نوشته ای که پشت ِ بوم برایم نوشته بود در ذهنم نقش می‌بست. برایم کوتاه نوشته بود :
بیرق گلگون بهار، تو برافراشته باش...
 
 
 
حالا... بهار است. ولی ...از بهاران خبرم نیست ... 
 
 
 
 
پی‌نوشت : 
دوست داشتم یک تکه از شعر ابتهاج را، یک روز، از زبان تو
شب گذشته در دیدار شاعران: در شعرهایتان از زیباییهای رفتار ملت ایران تمجید کنید. رفتار ملت ما در قضیه سیل شمال و جنوب بسیار زیبا بود. آنها که مطلع هستند میدانند که چه شکوه و حماسه زیبایی مردم آفریدند. وقتی اینها را در شعر می آورید، شعر شما میشود پرچم هویت.
فلسفه آیینه ی جهان نما است جام جم است.در حقیقت جهانی هم درون ماست و برای دیدن این جهان باید به حکمت روى بیاوریم.باید حیرت زده شویم تا محو تماشای خود شویم. امام حکما افلاطون چنین گفته است که: فلسفه منحصراً با حیرت آغاز می شود، و معلم اول ارسطو نیز گفته است که اعجاب و حیرت است که مردم را به سوی حکمت سوق می دهد.مولانا نیز چنین سروده است:
 ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئیوی آینهٔ جمال شاهی که توئیبیرون ز تو نیست هرچه در عالم هستدر خود بطلب هر آنچه خواهی ک
 
سلام
عیدِ نوروزت مبارک
جشنِ باستانیِ بهار بر تو میمون و خجسته باد
چطوری گلِ همیشه بهار
باری اگر از احوالِ ما بپرسی حالمان خوب است جز دوری تو
دیروز مطلبی برایت نوشتم و عید را شادباش گفتم، ولی نفرستادم
بهتر که نفرستادم
کلماتم گویای حالِ خرابم بودند و خواندنش مُصَفّای جانِ نازنینت نبود
بهتر که نفرستادم
حال، بعد از طلوع و غروب خورشید در سال جدید تبریک مرا پذیرا باش
مقاله طنز و شعر مشروطه
مقاله طنز و شعر مشروطه






دسته بندی
تاریخ و ادبیات

فرمت فایل
doc

حجم فایل
13 کیلو بایت

تعداد صفحات فایل
10


*مقاله طنز و شعر مشروطه*
 
 
  ابراهیم نبوی       
 
  برگرفته از: بی بی سی فارسی   
 
 
 
 
  شعر و تصنیف و ترانه یکی از مهم ترین آثار طنزی بود که توسط شاعران انقلابی مشروطه به صورت های مختلف سروده می شد و به دلیل خصوصیت شعر بودن و به آهنگ درآمدن در ابعاد وسیع منتشر می گشت.
اگر بخواهیم دلایلی را برای موفقیت شعر ط
واژه های تلنبار شده
 
عنوان مجموعه اشعار : هاشور ۱شاعر : سعید فلاحیعنوان شعر اول : دهاندهانم را هم ببندندباز واژه های تلنبار شدهبسیارند در حلقم و در هر شعر امتنها تویی کهاز دهانم بیرون می‌آییعنوان شعر دوم : تنبر تن دارمپیراهنی از اندوهکه روزگاربر تن من دوخته استعنوان شعر سوم : گیسودر گیسوان تو زندانی شده استنسیم بهاریآزاد نخواهد کردهیچ اردیبهشتیعطر گیسوانت را#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
نقد این شعر از : انسیه موسویان
آقای سعید فلاحی، شاع
بزرگترین شاعران فارسی تمام زمانادبیات پارسی عنصر قابل توجهی در دانش پارسی است. تأثیر آن بر ادب اسلامی خاورمیانه زیاد گسترده است. این نویسندگان و شاعران نه تنها در غرب آسیا بلکه در سراسر عالم مورد توجه بسیار قرار می گیرند. مولوی قطعاً محبوبیت شعر پارسی را به جهانیان رسانده است. اما شمار زیادی چامه سرا دیگر نیز وجود دارند که دقیقاً در ایران در طول تاریخ تا امروز باره گرامیدن است. در این پست ، 6 از بزرگترین شاعران پارسی در تمام دوران را شناسایی
به نظرم شاعر صاحبدل، این کلام نغز را خاص شبهای امتحان سروده: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود!!
پ. ن: هم کلاسی جان همینجا خوابیده. هر یک ساعت از شدت استرس امتحان بیدار می‌شود می‌گوید: این چه زندگی سگیه ما داریم؟!
ولی من همین زندگی که اون بهش میگه سگی، خیلی دوست دارم. 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
.   باسمه تعالی
چهل حدیث
عدل و انصاف
غزل ۴
مردم بیچاره را یاری کن و کاهل نباش
در تجارت در امانت، خاطی و غافل  نباش
تا توانی یاور بیچارگان باش و ضعیف
گر ندارد مال و ثروت، شاکی و نازل نباش
صرف کن مال و منالت، در ره قرآن و دین
دور کن دلبستگی را، دائما مایل نباش
تا توانی کن تو احسان و مکن کار خلاف
چون رضای حق تعالی باشد و سائل نباش
در مصاف دیگران پرهیز از اجحاف کن
در عدالت عامل و از بندگی غافل نباش
مال دنیا را کسی با خود نبرده تا کنون
بهر فردایت بکن کا
 
انتشارات شانی فعالیت رسمی خود را در سال ۱۳۸۴ با محوریت
چاپ تخصصی کتاب شعر از جامعه شاعران معاصر آغاز نمود
و در این مدت بیش از هزار عنوان کتاب شعر چاپ نموده
که از این بین صد ها شاعر معاصر و نوقلم را
به جامعه حرفه ای ادبیات معرفی کرده است.شاعرانی که در عرصه های مختلف حائز جوایز معتبری شده اند.نشر شانی در چهار دوره ناشر برگزیده استان البرز شناخته شده
و در حال حاضر نیز به عنوان اولین ناشر تخصصی شعر در کشور
بیش از ۳۰ نمایندگی فروش در کتابفروشی ها
شعر پارسی
پدیدآور: محمدکاظم کاظمی
ناشر: سپیده باوران
تعداد صفحات: ۵۷۷
با نیم‌نگاهی به فرهنگ اجتماعی مردم ایران، در می‌یابیم که شعردوستی و شاعرانگی چه پیوند و ارتباط عمیقی با این مردم دارد. ایرانیان از دیرباز، با شاعران بزرگشان ارتباطی نزدیک داشتند. جاذبۀ زبان شعر و جادوی آن،   همواره تا جایی بر ذهن و جان مردم رسوخ کرده، که بر کل جهان بینی آنان سایه می‌افکند.
کتاب "شعر پارسی" سرگذشت شعر فارسی را از زایش و خاستگاه آن و سیر تکامل و تحول آن تا ب
فردی مرکوری می‌خواند:
Carry on...
carry on...
as if nothing really matters
 و من به این فکر می‌کنم که دقیقا چه چیزی است که آنقدر مهم است که هنوز نگذاشته من از این اتفاق گذر کنم؟
و تمام لحظات خوبی را که با او می‌شناختم دوباره به یاد می‌آورم.
و از خودم می‌رسم که من دقیقا چه چیزی را به یاد آورده‌ام؟ آنچه که حقیقتا رخ داده است؟ یا ترکیبی از دریافت‌ها و احساسات خودم را؟
من فکر می‌کنم آنچه که از هر لحظه با ما می‌ماند، به وجود خودمان آغشته است: به آنچه که دریافت کرده‌ا
داستان توی یک مرکز آموزشی می گذره. یک دبیرستان شبانه روزی پسرانه که نظم و قاعده های خودش رو داره و همه باید به اون پایبند باشن تا اینکه معلم جدیدی به جای معلم ادبیات انگلیسی قبلی میاد و خیلی چیزها تغییر می کنه...
اسم این کتاب باعث می شد که من مدام خوندش رو عقب بندازم و برای خوندنش به شدت مقاومت می کردم. نمی دونم چرا! به جای جاذبه دافعه داشت! با این حال هم به نظرم کوتاه بود و هم کتاب خوبی بود! بعضی قسمت ها که کیتینگ سعی می کرد با تصویر سازی و یه جور ت
 
تعریف مفهومی: تروور[۱۴] و همکاران (۱۹۷۸ به نقل از کاول[۱۵]، ۱۹۹۰) بیان داشته اند که اگر شخصی بتواند بر رفتار دیگران به طریقی که قصد دارد و از نظر اجتماع مقبول است تأثیر بگذارد دارای کفایت اجتماعی قلمداد می‌شود.
 
 
اما، مک فال[۱۶] (۱۹۸۲ به نقل از همان منبع) رویکرد متفاوتی دارد و کفایت اجتماعی را یک اصطلاح ارزشی عمومی تعریف می‌کند که بر اساس ملاک‌های معین، منعکس کننده قضاوت شخص است، مبنی بر اینکه عملکردش در یک تکلیف اجتماعی معین شایسته باشد.
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
شرکت ایلیا توان امین
محل ثبت :اهواز
کدثبت :49040
تاریخ ثبت :1397/7/5
 
رشته و صلاحیت مندرج در گواهینامه نایید ضلاحیت فنی پیمانکاری : مهندس کامپیوتر (نرم افزار و
سخت افزار)، شبکه ، دوربین مداربسته
موضوع فعالیت شرکت (طبق اساسنامه ):
خدمات کامپیوتری ،خدماتی ،چاپ و تکثیر ،حملو نقل، نگهبانی ، فضای سبز ,...
ارتباط با ما :
خوزستان _اهواز_کمپلو زینب شمالی خیابان بهاران پلاک 6
09351455159
elyatavanamin@gmail.com
06133785681
 
اختصاص ردیفهایی برای کتب ترکی در کتابخانه مرکزی دانشگاه تبریز خبری مسرت‌بخش برای محققین و علاقه‌مندان فرهنگ بومی می‌باشد.
در این قسمت از کتابخانه مرکزی دانشگاه، قریب به اتفاق این کتب ذی‌قیمت، آثار نظم و نثر ترکی  را شامل می‌شود. کتبی نیز برای آموزش زبان ترکی و نیز مباحث زبانشناسی موجود می‌باشد.
علاوه بر کتابهایی از ایران نظیر ثعلبیه، آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش، آذربایجان دیلینین نحوی، ترجمه‌های ترکی شاهنامه فردوسی و دیوان
پی‌دی‌اف
در هوای درنگی بر اشعار احمد خویشتن‌دار لنگرودی

نزدیک به‌ساعت پنج بعدازظهر است. ساقه‌های خوشه‌بسته‌ی شالی در بادِ
برخاسته، رقص می‌زنند و تشت لب‌پ‍َر باران‌در ارتفاع ابرهای سیاه آسمان، خمیازه‌ بر
زمین می‌کشد.

لباسم را که ‌پوشیدم و از پله‌ها‌ی ساختمان پایین ‌آمدم، رگبار باران داشت ساقه‌های شالیزار را درهم‌ می‌شوراند...

درنگی بر اشعار احمد خویشتن‌دار لنگرودی، شش‌و‌نیم عصر روز چهارشنبه،
نوزدهم تیرماه، با نیم‌ساعت د
پی‌دی‌اف
در هوای درنگی بر اشعار احمد خویشتن‌دار لنگرودی

نزدیک به‌ساعت پنج بعدازظهر است. ساقه‌های خوشه‌بسته‌ی شالی در بادِ
برخاسته، رقص می‌زنند و تشت لب‌پ‍َر باران‌در ارتفاع ابرهای سیاه آسمان، خمیازه‌ بر
زمین می‌کشد.

لباسم را که ‌پوشیدم و از پله‌ها‌ی ساختمان پایین ‌آمدم، رگبار باران داشت ساقه‌های شالیزار را درهم‌ می‌شوراند...

درنگی بر اشعار احمد خویشتن‌دار لنگرودی، شش‌و‌نیم عصر روز چهارشنبه،
نوزدهم تیرماه، با نیم‌ساعت د
.باسمه تعالی
احکام اسلامی
قصاص
غزل۶
تلافی کردن ِ عین عمل، حکم ِ قصاص است
اگرچه عفو و بخشش، بهتر از کین و تقاص است
اگر فرهنگ ِ بخشش در جهان یابد تسرّی
مصفا می شود دنیا، جمالش بی خصاص است
سروده شده توسط
علی رجالی و حسن میرزایی
تقدیم به همه‌ی شاعران زن ایران، که انگار این سرزمین تاب دیدنشان را ندارد.
و تقدیم به تو، که شاعر شعرهای منی.

‏پشت تریبون ناگهان مجری تو را خواند:
«در خدمت خانومِ...» نامت را صدا زد! 
تا نامت آمد بار دیگر ریخت قلبم
بی اختیار از جای خود در سینه جا زد
برخاستی، از جان من هم آه برخاست
تشویق و تحسین از تمام انجمن هم
شاید ندانی کل سالن چشم‌هاشان
دنبال چشمت هست، از آن جمله من هم
از پله بالا می‌روی با نبض هایم
لبخند محوی کنج لب‌هایت نشسته
خم می‌کنی آه
عاشقی بلدی می خواهد؟
می گویند: عاشقی بلد بودن می خواهد؛
وقتی به خود آمدم که دیدم دیگر کسی را اندازه اش دوست ندارم
جاهای زیبا فقط همانها بود که با او طی کرده بودم.
بهترین غذاها ، همانها بود که با او خورده بودم.
بهترین آهنگها همان بود که با او شنیده بودمشان.
بهترین اشعار همانها بود که او برایم سروده بود.
زیباترین و آهنگین ترین ترانه ها، همانها بود که او با صدای دلنشینش در گوشم زمزمه کرده بود.
نمیدانم
تا به خودم آمدم دیدم هر آنچه دارم، همان
ویژه شاعران استان فارس)
 
 
 
 با عنایت خداوند متعال و ظل توجهات حضرت موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف   فراخوان یازدهمین شب شعر عاشورای زرقان منتشر شد.
 
 
شاعران محترم می توانند آثار ارزشمند عاشورایی خود را تا ساعت 24 روز سه شنبه  دوازدهم شهریورماه 1398 مصادف با سوم محرم الحرام 1341 از طریق شماره واتساپ  09171102417 و یا پست الکترونیکی به نشانی  marsiyeh@gmail.com ارسال نمایند.
 
 
توجه:
 
 
* لازم است آثار ارسالی به صورت تایپ شده در word و با قلم (tahoma) ارسال
با تمام تظاهر به عاقل بودن، باز هوای چرند سُرایی به سَرم زده! اونهایی که با نوع و شیوهٔ چرندیاتم آشنایی دارن احتمالن تووی دلشون میگن: این بازم خُل شد! و میروند که رفته باشند، که مثلن بگذارند یکه و تنها، آزاد و رها، جدا از هر ریسمان، در آسمانِ پرستارهٔ موهوماتِ توخالی، پرواز کنان خوش باشم.
 
پاورپوینت تاریخ ادبیات 2
رواج نثر مسجع و استفاده از صنایع بدیعی در اواخراین عهد و حضور نصرالله منشی به عنوان نخستین به کارگیرنده این نوع نثر در ترجمه کلیله ودمنه.
مشخصات فایل

تعداد صفحات
169

حجم
2408 کیلوبایت

فرمت فایل اصلی
ppt

دسته بندی
زبان و ادبیات فارسی

توضیحات کامل
عنوان: پاورپوینت تاریخ ادبیات 2
 
فرمت فایل: ppt
تعداد اسلاید: 169
ویژگی های عمده محمود غزنوی
-تظاهر به شعر دوستی به منظور کسب جلال و شکوه ظاهری برای دربار حکومتی و انتشار مفاخر و
دردت چیست ؟شمبلیله ،رازیانه، شاهی و گشنیزهل آویشن ،نبیذ سرخِ شورانگیزسینه‌ام دکان عطاریستدردت چیست؟تو اگر جسمت بهاران است اماجان تو پاییزعازم مسجد سلیمانی ولیکن میرسی تبریزعاشقی تو عاشقی تو
سینه‌ام دکان عطاریست، دردت چیست؟من برای عاشق بی‌کسمن برای عاشق بی چیزراه رفتن، گریه کردن زیر باران می‌کنم تجویزنازبوها، بوی نعناع ،بوی یاس ، پیرهن چاکی ،در آمیدن لباس...سینه‌ام دکان عطاریست ،دردت چیست؟...
محمد صالح علا
چیزی که سرنوشت انسان را می‌سازد، استعدادهایش نیست، انتخابهایش است.
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن. عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می‌کنیم ...
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی‌فهمد، خودت را برای توجیه او خسته نکن!
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت... حسرت نخور...
در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.
موانع، آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشم‌مان را از روی هدف برمی‌داریم، به نظرمان می‌رسند...
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
از دور زیادست دو هفته پس تعطیل و یک هفته قبل تعطیل اووووووووووووووو چقدر زیاد اما از نزدیک همچون ابر در بهاران سریع می رود و سریع می گرید.
استادی می گفت بچه های خوابگاهی از یک کتاب بیشتر به خانه نبرید چون وقت نمی کنید در تعطیلات عید بخوانید متاسفانه آنها دانشجوی باد در غبغب انداخته مکانیک تهران بودند و گفتند نه الا و بلا باید تمام کتاب هارا برای مطالعه در عید به تاراج ببریم. عاقبت با یک چمدان کتاب به خانه خود در شهرستان برگشتند و با یک چمدان پ
ناهار را که خوردم، دراز کشیدم روی روفرشی سرمه‌ای‌رنگ اتاق. نور آفتاب از پنجره به صورتم رسیده بود و نوازشش می‌کرد. خسته از دیدن منظرهٔ تکراری دیوار و پنجره و ساختمان‌های سرد آن‌سوی پنجره و خسته از شنیدن صدای چرخ چمدان‌ها، چشم‌هایم را بستم و دست‌ها را زیر سر گذاشتم. به این فکر کردم که الان دلم می‌خواهد کجا باشم؟ صدای گنجشکی از شیشه‌های بالکن عبور کرد و جهید توی افکارم. با خودم گفتم کاش الان وسط جنگل بودم؛ جنگلی که به بهار دچار باشد. کاش م
سروده های تربتی همه نوع محتوا رو شامل میشن ولی من میخوام اینجا به در مورد محتوای اخلاقی اونا براتون میگم 
بزرگان وعارفان و مشایخ تربت جام مفاهیم بلند اخلاقی خودشون یا اداب نیکوی اجتماعی رو تویه شعر سرایی بیان میکردن؛ مثلا سفارش به دینداری :
(( برادر رسم دینی را به جا کن         نماز و روزه وذکر خدا کن 
   اگر مایی که جنت را ببینی           به ناموسای مردم کم نگاه کن ))
یا مثلا  سفارش به توکل خالصانه :
(( نمک با دانه فلفل مزن یار            سخن در پیش
 
 
سفره احسان حضرت فاطمه زهرا (س)
 
باتقدیروتشکر از حضورارزشمندشما اعضای بزرگوار مجمع خیرین فرهنگ فاطمی در برنامه های حمایتی سفره احسان ؛ به استحضار می رساند پنجمین مرکز توزیع وطبخ غذا بامسئولیت خانم کریمی فرد واقع در منطقه ۱۷ میدان بهاران تشکیل گردیده استاین مرکز به عنوان مرکزویژه واحسان جمعی و گروهی فعالیت می نماید.
 
 
باسمه تعالیچلچراغقضاوتقصیده ۹آنچه مردم درظواهر شاهدند، گشته ملاکبا قضاوتهای بی جا، می کنند مردم هلاکسخت باشد، تا که یابی واقعیت را نخستنیت است تنها ملاک صحت اندر اصطکاک
 
عاشقی در گفتن و ابراز عشق و عشوه نیستاین بود یک ظاهری از عشق و عاشق شد هلاکبین ربا و بیع را، داد و ستد باشد عملظاهر یکسان، کجا دارند معنی اشتراکآنچه می بینی، نمی باشد ملاکی در قضامستند باید سخن گفت و مکن مرده خوراکگر کسی ساکت بود، هر گز مگو نالایق استمی نمایاند خودش ر
 
 
بانیان ونیکوکاران بزرگوار سفره احسان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
خانواده های نیازمند این هفته میهمان سفره احسان مادر گرانقدر حضرت مهدی صاحب زمان عجل ( حضرت نرگس خاتون ) بوده اند
_مرکز تهرانسرزرشک پلو با مرغ_مرکزباغ خزانهزرشک پلو با مرغ_مرکزرباط کریم ( مکتب نرگس)ساندویچ سالاد الویه_مرکز ساختمان امینحضور گروهی_مرکز بهاران ( سیده نساء)حضور گروهی
بیا و بگذار که این آخرین سروده‌ای باشد که برای نبودنت می‌سرایم.. ببین که چه مهلکانه به سوی تو باز آماده‌ام... آمده‌ام.. سرد است هوایِ تنم.. هوایِ سرم.. رخداد تازه‌ای نبود.. آبستنِ رنج‌های توامان.. 
 زنی تنها که این‌چنین به تکاپو درنوردیده راهِ نیامده‌اش را. اش را.. شرا.. را.. ببین .. رفته راهِ بی‌انتها می‌خزد و نمی‌یابد.. می‌گریزد از نابسامانی.. خالی از هوایم راه می‌روم.. نمی‌یابمت و تو برهم به رویِ من آرام... بنشسته‌ای..  خاموش.. سخت.. می‌بینی
درزمستان ستم فصل بهاران میرسد/باامام ماخمینی نورو ایمان میرسد/میرودطاغوت وسختی جانشینش عزت است/دربیابان ستم ناگه گلستان میرسد/ازتبارعترت حق بودآن پیرخمین/انقلابش رحمتی ازبهرانسان میرسد/اسوه کل بشرشدانقلاب حضرتش/باولایت محوری فجری به ایران میرسد/وحدت وشوق شهادت شدمرام عاشقی/دشمنان راناامیدی تابه پایان میرسد/انقلاب ماگرفته یک شتابی تاظهور/سوی محرومان عالم گنج احسان میرسد/بعدروح الله آمد حضرت سیدعلی/شیعیان رارهبراز خاک خراسان میرسد/و
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



 
سینه ام دکان عطاری استدردت چیست ؟شمبلیله ، شمبلیله ، رازیانه ، شاهی و گیشنیز ، اهل آویشن ، نبیذ سرخ شورانگیزسینه ام دکان عطاری استدردت چیست ؟تو ، تو اگر جسمت بهاران است ؟تو اگر جسمت بهاران ا
این غزل در تاریخ 31/4/1377 و در زمان دانشجویی آقای حسن سعیدی خادم خالدی ، در گوهر دشت کرج سروده شده  و در روزنامه ی رایزن جوان کرج منتشر شده است .
چشمم نشسته در خون ای ماهرو کجایی صیدی اسیر بندم ، به دیدنم نیایی ؟ 
از خون شراب سازم گر عزم مِی نمایی جانم فدات سازم در خانه ام گر آیی
چشمم به در سیه شد ، شاید ز در درآیی حالی ز ما بپرسی ، مهری به ما نمایی 
عمری در انتظارت ، سر کرده ام که شاید با تو به سر نمایم ، ایام بینوایی 
خوار و زبون ز عشقت ، گردیده ام
هرگاه لفظ عامیانه شود از لطافت و رونق شعر و کلام ادبی می کاهد ؛ زیرا لفظ چون جامه کسوتی است که اندام معنی با آن پوشیده می شود و هر قدر جامه زیبا تر باشد بر برازندگی و لطافت و رونق معنی افزوده می شود و به همین سبب شاعران و نویسندگان در تمام ادوار کوشیده اند که این کسوت (‌ لفظ ) متناسب با اندام ( معنی ) باشد .
همیشه تفسیر شعرهایی که خوندیم ختم میشوند به غایت نهایی و معشوق آسمانی!
درسته که در اشعار پند واندرز و بیان احساسات حرف اول را میزنه ولی در این میان اشعاری هم هستن که فقط مختص یک بانو  
 یا عشق گفته شدند!
مثل " بگذشت یار  از من و از پی نرفتمش"  خب خدمت تمام خواننده های گران قدر به عرض میرسانم که اینجا آن هدف نهایی 
ومعبود آسمانی یافت نمیشود!!
این شعر به رفتن یار میپردازد و غیر مستقیم  یه به درک خاصی در آن نهفته است!
ادامه مطلب
 
سرنوشت مشترک : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
میل به تغییر : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
اتحاد و توافق : در این پژوهش میزان نمره ای  است که آزمودنی ها از پاسخ به سوالات مربوط به هر مولفه در پرسشنامه هوش سازمانی کسب کرده باشند.
 
 
کاربرد دانش: در این پ
با نیم‌نگاهی به فرهنگ اجتماعی مردم ایران، در می‌یابیم که شعردوستی و شاعرانگی چه پیوند و ارتباط عمیقی با این مردم دارد. ایرانیان از دیرباز، با شاعران بزرگشان ارتباطی نزدیک داشتند. جاذبۀ زبان شعر و جادوی آن،   همواره تا جایی بر ذهن و جان مردم رسوخ کرده، که بر کل جهان بینی آنان سایه می‌افکند.
کتاب "شعر پارسی" سرگذشت شعر فارسی را از زایش و خاستگاه آن و سیر تکامل و تحول آن تا به امروز در مقابل چشم خواننده قرار می‌دهد.
محمدکاظم کاظمی که خود شاعری
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پر چین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
از در خانه مرا طرد کند
همچو سنگ از دهن قلماسنگ
مادر سنگ دلت تا زنده ست
شهد در کام من و تست شرنگ
نشوم یک دل و یک رنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
تا برد ز آیینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ن
ویژه شاعران استان فارس)

 با عنایت خداوند متعال و ظل توجهات حضرت موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف   فراخوان یازدهمین شب شعر عاشورای زرقان منتشر شد.


شاعران محترم می توانند آثار ارزشمند عاشورایی خود را تا ساعت 24 روز سه شنبه نوزدهم شهریورماه 1398 مصادف با عاشورای 1341 از طریق شماره واتساپ  09171102417 و یا پست الکترونیکی به نشانی  marsiyeh@gmail.com ارسال نمایند.


توجه:


* لازم است آثار ارسالی به صورت تایپ شده در word و با قلم (tahoma) ارسال شوند.


* از پذیرفتن
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می شد و بر می گشت! 
پرسیدند: چه می کنی؟ 
پاسخ داد: دراین نزدیکی چشمه آبی هست
و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد .
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ؛
اما آن هنگام که وجدانم می پرسد :
زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ 
پاسخ دهم: 
هر آنچه از من بر می آمد!
پس نتیجه می گیریم هر آنچه در توانمان هست ک
شعر در مواقع بحران چه کاری می تواند انجام دهد؟ شعرها مکانهای برخورد ، انیمیشن ، آزادی هستندتوضیحات وصف ناشدنی را بیان کنید. نسخه خطی روی میز فردریش شیلر در ویمار. عکس: ایماگو / گونتر اشنایدراگر می خواهید تأثیرات اعمال همنوعان خود را تحت تأثیر قرار دهید یا می خواهید توضیح دهید که چرا چیزی درست یا نادرست است ، باید نثر را به جای شعر امتحان کنید. بعضی اوقات اشعار می توانند متقاعد ، توضیح ، پشتیبانی یا دفاع کنند ، اما در نهایت آنها در مورد چیز دیگ
 پس از بحث‌های فراوان در فضای رسمی و مجازی درباره چند همسری و انتشار غیررسمی نظر رهبر انقلاب در رسانه‌های مجازی، امروز دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، نظر ایشان را درباره مسأله‌‌ چندهمسری اعلام کرد. در پایان این مطلب، مصرعی آمده است که نشان می‌دهد معظم له چگونه با تکیه بر قدرت حیرت‌آور ادبیات و تأثیر شعر بر مخاطبان گوناگون، نظرشان را با قطعیت و جامعیت بیان می‌کنند.به نظر می‌رسد که «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی» مص
باسمه تعالی
سر آغاز
غزل ۱
سر آعاز هر کار با یاد و نام خداست
خداوند جان آفرین، شاهد کارهاست
بنام خداوند رحمان و پاک و رحیم
که یادش سزاوار باشد، ثنایش رواست
شروع کن به نام خدا و توکل گزین
خدا می دهد اذن هر کار و منصور ماست
که ذکرش تسلی دهد روح و جان تو را
خداوند محبوب و همراه ما هرکجاست
نبی را کند حفظ در آتش و قادر است
خداوند فرمان دهد، هر چه خواهد اداست
چنین ایزدی، لایق ذکر نام است و یاد
که مخلوق غافل ز ذکر و دعا و ثناست
بود بدترین کار، انسان شود ن
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست
سلام
صبح وقتی چشامو باز کردم با همچین صحنه ای روبه رو شدم ، که البته تو تبریز اینجور چیزها دم عیدی زیاد شگفت انگیز نیست .
 و داشتیم سالهای قبل که بعد تعطیلات عید هم برف سنگینی باریده .
ولی امروز اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بیت از استاد شهریار بود:بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی 
چون بهاران می رسد با من خزانی می کندو این باعث شد که در مغازه این بیت رو چند بار بنویسم
من اشتباهی بهاران را بهارم نوشتم

س
بسم الله
 
پرواز تهران-اوکراین، میتوانست یک پرواز عادی باشد که مسافرانی از ایران را به اوکراین و از آنجا به ینگه دنیا میبرد. اما نبود.
دوستانی از من در این پرواز بودند که یکی را خوب می شناختم. خیلی خوب.
وقتی با خبر شدم این دوستم در این پرواز بوده،
وقتی با خبر شدم چه طور این پرواز به زمین رسیده، و سرنوشتش نوشته شده،
وقتی با خبر شدم به تیر غیب نبوده،
وقتی با خبر شدم در زمان بین سقوط تا اعلام خبر سه روز طول کشیده
وقتی با خبر شدم ....
دنیا برایم کوچک شد
یک درخت را براساس میوه هایش قضاوت کنیم تجزیه و تحلیل و بررسی کنیم نه براساس برگهایش چون برای یک درخت زمستان هست پائیز است باید اینها را درنظر بگیریم سرمازدگی هست خشکسالی هم هست آفت ها را در نظر بگیریم 
همه چیزهائی که یک درخت را تحت تاثیر قرار می دهند را حق و حقیقت در نظر باید گرفت اما درخت دوستی و محبت و عشق درخت فعالیت و فداکاری حمایت و عنایت و همکاری می خواهد هرچه توجهات و عنایات بیشتر و بهتر باشند طبیعتا تاثیرگذارند 
هرچه کمتر باشد تاثیرا
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
در قانون جذب عشق می آموزیم از این موهبت زندگی که همه جور آدمی در دور و بر خود می یابیم می توانیم بهره ببریم و در میان این آدم ها آنچه دوست داریم برگزینیم و از آنچه دوست نداریم روی برگردانیم. قانون جذب به شکل کاملا شگفت انگیزی برای ازدواج تاثیرگذار است.
از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که د
من بسیاری از کتاب های معروف را نخوانده ام،من بسیاری از نویسندگان را نمی شناسم،من بسیاری از نقاشی های معروف را ندیده ام،من بسیاری از موسیقی های معروف را نشنیده ام،من بسیاری از فیلم های معروف را ندیده ام،من بسیاری از کارگردانان و بازیگران معروف را نمی شناسم،من بسیاری از خوانندگان را نمی شناسم،من بسیاری از شاعران را نمی شناسم...افتخار نمی کنم اما به شما اجازه ی تمسخر هم نمی دهم!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها